عنوان کتاب: اتهام به خود
تجربه های کوتاه
نویسنده: پیتر هاندکه
برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2019
برنده جایزه ی فرانتس کافکا در سال 2009
مترجم: حسن ملکی
تعداد صفحات کتاب: 20 صفحه
زبان کتاب: فارسی
کتاب اتهام به خود نمایشنامه ای مختصر و مفید برای اندکی قضاوت نفس، از پیتر هاندکه است!
کتابی کوتاه که هر انسانی لازم است مطالعه کند. همه چیز از گناه نخستین انسان آغاز می شود. وجود پارادوکس و اغراف را در بیشتر جملات حس خواهید کرد و این باعث جذابیت کتاب شده. از همان اول تا آخر؛ انسان خودش را می کوبد، حتی بابت کوچک ترین چیزها اعم از: راه رفتن، حرف زدن و… اثری به شدت مفهومی و عمیق است.
هر آنچه که کردیم و نکردیم، هرآنچه میگوییم و نمیگوییم، آنگونه که زندگی میکنیم و آنگونه که زندگی نمیکنیم. در این کتاب کاملاً واقعگرایانه، تمام لحظات زندگی، جلوی چشم می آید. کتاب را که در واقع یک نمایشنامه است به همه علاقه مندان توصیه میکنیم. این اثر، پیوندی بین ادبیات سورئال و رئال است.
خلاصه کتاب
کتاب اتهام به خود یک نمایشنامهی پرسشی است که پیتر هاندکه در آن تمام اشتباهات، هنجارشکنیها و گناهان انسانها را زیر سوال میبرد. هاندکه نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور اتریشی متولد 6 دسامبر سال 1942 است. او دوران کودکی سختی را گذراند و از دو سالگی همراه با مادر و ناپدریاش به آلمان شرقی مهاجرت کرد و تا زمانی که وارد دانشگاه شود چندین بار محل زندگی خود را تغییر داد.
پتر هاندکه در سال 2019 برندهی معتبرترین جایزهی ادبی، یعنی نوبل ادبیات شد. دریافت این جایزه با حاشیههای زیادی همراه بود. هیئت داوران این جایزه را به دلیل آثاری اثرگذار که با نبوغ زبانی، به کاوش در حواشی، مرزها و ریزهکاری های تجربه انسانی دست زده به هاندکه اهدا کردهاند.
نمایشنامه اتهام به خود یک قطعۀ کلامی است برای یک سخنگوی مرد و یک سخنگوی زن. نقش ندارد. سخنگوهای مرد و زن که صداهاشان با هم کوک است، یکی در میان یا باهم، هم آهسته هم بلند هریک بدون مقدمه سخن میگویند. در نتیجه یک نظام صوتی ایجاد میکنند. صحنه خالی است. دو سخنگو از میکروفون و بلندگو استفاده میکنند. هم محل تماشاگران، هم صحنه در تمام مدت روشن است. هیچگاه از پرده استفاده نمیشود، حتی در پایان نمایشنامه.
بخشی از متن کتاب
من با حرف زدن ابراز وجود کردم. من با تصرف کردن ابراز وجود کردم. من با بازتولید موجودات زنده ابراز وجود کردم. من با تولید چیزها ابراز وجود کردم. من با نگاه کردن ابراز وجود کردم. من با بازی کردن ابراز وجود کردم. من با راه رفتن ابراز وجود کردم. من رفتم. من بی هدف رفتم. من باهدف رفتم. من از راهها رفتم. من از راههائی رفتم که رفتن از آنها ممنوع شده بود. من از راههائی نرفتم که حکم شده بود بروم. من از راههائی رفتم که بی هدف رفتن از آن راه ها گناه بود.
من در موقعی که خواسته میشد بی هدف بروم با هدف رفتم. من از راههائی رفتم که با هدف رفتن از آنها ممنوع بود. من رفتم. من رفتم حتی وقتی رفتن ممنوع و خلاف عرف بود. من از گذرهائی رفتم که رفتن از آنها نوعی مخاصمت بود. من به قلمروهائی رفتم که رفتن به آن قلمروها ننگ بود. من بدون اوراق هویت به قلمروهائی وارد شدم که وارد شدن بدون اوراق هویت به آنها ممنوع بود. من از بناهائی خارج شدم که خارج شدن از آنها از هم بستگی به دور بود.
من به بناهائی وارد شدم که ورود با کلاه به آنها ناشایست بود. من به سرزمینی پا گذاشتم که پاگذاشتن به آن ممنوع بود. من خاک کشوری را سیاحت کردم که سیاحت کردن آن ممنوع بود. من از خاک کشوری خارج شدم که خارج شدن از آن خصومت با دولت بود. من در خیابانها در مسیری راندم که راندن در آن مسیر عین بی انضباطی بود. من در مسیرهائی راه رفتم که راه رفتن در آن مسیرها غیرقانونی بود. من تا جائی رفتم که دورتر از آن از مصلحت به دور بود.
من هنگامی ایستادم که ایستادن بی ادبی بود. من از سمت راستِ کسانی رفتم که رفتن از سمت راست آنها عین بی ملاحظگی بود. من در جاهائی نشستم که برای نشستن دیگران در نظر گرفته شده بود. من وقتی حکم به ادامه راه بود از ادامه راه خودداری کردم. من وقتی حکم به تند رفتن بود آهسته رفتم. من وقتی حکم به برپا ایستادن بود از برپا ایستادن خودداری کردم.
من در جاهائی که دراز کشیدن ممنوع بود دراز کشیدم. من در راهپیمایی ها ایستادم. من وقتی نیاز به کمک بود به راه خود رفتم. من وارد منطقه بی طرف شدم. من در ماه هائی که یک R (؟) بود کف زمین دراز کشیدم. من با کند راه رفتن در راهروها فرار آدمها را به تأخیر انداختم. من از اتوبوس در حال حرکت پایین پریدم. من پیش از توقف کامل قطار در واگن را باز کردم. من سخن گفتم. من به زبان آوردم. من چیزهائی را که دیگران فکر میکردند به زبان آوردم…
نقد کتاب اتهام به خود
کتاب اتهام به خود نمایشنامهای جذاب و خواندنی است؛ به دلیل صفحات کم این کتاب خواندن آن در هر جایی ممکن است و لازم نیست که برای خواندن آن در جای ثابتی بنشینید تا خود را موظف به خواندن آن کنید. جملهای زیر، نوشتهای از پتر هاندکه برندهی نوبل ادبیات است:
«به دور از هر گونه احتمالات، همه چیز از قبل سر جای خودش بود: اندکی ناز و ادا، چند خندهٔ نخودی، مختصری سردرگمی، در ادامه برای اولین بار نگاه جداافتاده و همه تن تسلیم زنی که دوباره شروع به خانهداری میکند، اولین بچه، اندکی با هم بودن بعد از کار آشپزخانه، که از همان آغاز نشنیده گرفته شدن، و به همین منوال کمتر و کمتر شنیدن، مونولوگهای درونی، پادرد، رگهای واریسی، لالمانی به جز مِن و مِنهایی در خواب، سرطان رحم، و دست آخر، با مرگ، تقدیر محقق میشود.»
در کتاب اتهام به خود شاهد یک تک گویی قوی هستیم که یکی از بهترین نمونههای نمایش مدرن است.