عنوان کتاب: خاطرات یک بیش فعال
نویسنده: ملیسا هود
مترجم: الهام شیخی
تعداد صفحات کتاب: 99 صفحه
زبان کتاب: فارسی
نویسنده در کتاب خاطرات یک بیش فعال، داستان زندگی کسی را که با اختلال نقص توجه دست و پنجه نرم میکند، خیلی خوب توضیح داده.
زندگی با اختلال نقص توجه یا بیش فعالی بزرگسالان چه شکلی است؟ یک نفر در حالی که مشغول تحصیل یا کار است و یا خانواده دارد چطور با این شرایط کنار می آید؟ وقتی به نظر میرسد زندگی خیلی پیچیده آشفته و بسیار خسته کننده شده، کسی که به بیش فعالی بزرگسالان مبتلاست برای اینکه درکش کنند یا از او حمایت کنند باید به کجا مراجعه کند؟
والدین و دیگران چطور محیط مناسبی را برای کسانی که دچار بیش فعالی هستند ایجاد کنند تا آنها بتوانند یک زندگی هدفمند را تجربه کنند؟ اگر شما، یکی از دوستانتان یا شخصی در خانواده تان مبتلا به اختلال نقص توجه یا بیش فعالی بزرگ سالان است و به دنبال راهکارهای بیشتری است تا از طریق آنها بتواند به این شرایط غلبه کند می توانید کتاب ملیسا هود را به او معرفی کنید، این کتابی است که شما باید آن را مطالعه کنید و حتی بعدها باز به آن مراجعه کنید.
خلاصه کتاب
افرادی که مثل نویسنده کتاب، میسی؛ دارای بیش فعالی بزرگ سالان هستند دستاوردهایی با درجات بالا کسب می کنند که دسترسی به آنها خارج از تصور بسیاری از افراد دیگر می باشد. کتاب خاطرات یک بیش فعال، نشان می دهد که این دستاوردها چطور اتفاق میافتند. با مطالعه کتاب میسی سفر شما این گونه آغاز می شود:
داستان زندگی او را مطالعه میکنید و متوجه میشوید که چطور او بچه ای بوده که بیش فعالیش تشخیص داده نشده و چطور طی دوران مدرسه با آن دست و پنجه نرم می کرده و در نهایت شما درکی از دنیای اختلال نقص توجه و بیش فعالی بزرگ سالان به دست خواهید آورد. در اینجا خواننده از داستان های واقعی او در خصوص زندگی وی در دنیای اختلال نقص توجه و بیش فعالی به طور کامل بهره مند خواهد شد.
کتاب خاطرات یک بیش فعال، به والدین و خواهر برادرها و همین طور به استادان و معلم ها؛ دیدگاه هایی در خصوص نیازهای عاطفی، احساسی، فیزیکی و روانی بچه های نوجوان مبتلا به بیش فعالی متناسب با موفقیت آنها در منزل مدرسه و جامعه ارائه میدهد. سپس طبق تجربیات شخصی میسی شما به عنوان یک نوجوان و جوان در حالی که قدردان چالش هایی هستید که به خاطر بیش فعالی باعث پیشرفتهایی در بچگی و نوجوانی شده، زندگی همراه با بیش فعالی را امتحان میکنید.
در این مرحله از مطالعه میسی درک قابل قبولی از بیش فعالی را از تجربیات شخصی خودش و شیوه مقابله با شرایط القا میکند و سپس در بخش دوم شروع به توضیح گسترده ای از دیدگاه خودش در خصوص این عنوان کتاب «چقدر خداوند در نوع خلقت من سخاوت به خرج داده است» می نماید. این دیدگاه بسیار خوشایند است چون برای کمک به دیگران، برای برنامه ریزی زندگیشان با این موضوع روبرو هستیم که توانایی افراد برای مقابله با چالشهای شخصی به طور گسترده با نقاط قوت شخصیت آنها بر مبنای برخی از اعتقادات معنوی آنها مرتبط است.
از این بابت میسی نه تنها به بیش فعالی به عنوان یک فلاکت نمی نگرد بلکه از آن به عنوان «موقعیتی برای شکوفایی یاد میکند و عقیده دارد چیزی که خدا برای زندگی او در نظر گرفته کامل و بی نقص بوده است. خواننده در طول مطالعه دائماً مجذوب خواندن مابقی فصل های کتابی است که میسی در آن داستانهای پرحادثه زندگی خودش با بیش فعالی را به اشتراک میگذارد و به شرح مقابله با تداخل این بیماری و دیدگاه هایی که برای موفقیت در خلال این اعتقادات معنوی هستند، می پردازد.
به این ترتیب میسی به دنبال این است تا به شما القا کند که به خودتان یا دیگرانی که به بیش فعالی مبتلا هستند کمک کنید تا به سطوح بالایی از موفقیت های شخصی، دانشگاهی و حرفه ای دست پیدا کنید. این بخشی از زندگی هدفمند اوست – تا به دیگران القا کند که علیرغم وجود اختلال نقص توجه یا بیش فعالی میتوانند به مراتب عالی دست پیدا کنند. اگر این همان چیزی است که شما هم به دنبال آن هستید و یا کسانی را میشناسید که چنین چیزی میخواهند پس کتاب خاطرات یک بیش فعال هدیه به شما!
بخشی از متن کتاب
وقتی جوان بودم هیچگاه به طور واقعی به مشکلاتی که در شغل داشتم توجه نمی کردم. دلیل آن هم این بود که من در شغل هایی استخدام میشدم که سطح پایینی داشتند و به مهارت های فکری خیلی دقیقی نیاز نداشتند. در دبیرستان که بودم گویی همیشه خودم را مناسب کار در فست فود ها می دیدم و پس از آن در بخش های پذیرش مشغول به کار میشدم. سرانجام از اینکه در پستهای شغلی ای فعالیت کنم که نتوانم در آنها پیشرفت کنم یا آن شغل مرا به چالش نمی کشید خسته شدم.
هنوز به کالج نرفته بودم، در آن مرحله مطمئن نبودم که می خواهم به کالج بروم یا نه، اما بعد از مرگ پدرم مجبور شدم بروم. استرس امانم را بریده بود، اما پس از ملاقاتی که یکشنبه بعد از ظهر با مادر و برادرم داشتم متقاعد شدم که باید مسیری را برگزینم که بتوانم از خودم محافظت کنم. بهتر بود به خودم ثابت کنم که باید تلاش کنم یکبار دیگر به کالج بروم – برای سومین بار. از این چالش وحشت داشتم. بزرگترین ترس من سرم آمده بود – ترس از دست دادن پدرم.
او تنها کسی بود که مرا با چالش هایی که بیش فعالی برایم ایجاد کرده بود میدید و درک می کرد. هرگز به من حس یک قربانی را نمی داد اما در عوض همیشه حکم مشوق مرا داشت، کسی بود که میتوانستم به او وابسته باشم و برای حرکت و داشتن انگیزه به او تکیه کنم، او باعث شد خودم را باور کنم. تشویق های او همچون موهبتی باعث شد باور کنم میتوانم موفق به انجام هرکاری که در ذهن و دل دارم، باشم ولی اینبار مطمئن نبودم که تنهایی از پسش برمی آیم یا نه.
دبیرستان به اندازه کافی سخت بود اما در کالج با یک سری چالش های یادگیری کاملاً متفاوت روبرو بودم که مطمئن نبودم بتوانم از عهده آن برآیم. قبلاً دوبار آن را امتحان کرده بودم و به طرز اسف باری در آن شکست خورده بودم و حالا دوباره در مقابل چنین دیواری میخواستم قد راست کنم. خب نمیدانم چطور انجامش دادم اما به ترس خودم غلبه کردم و هرجور بود در کالج عمومی آستین ثبت نام کردم.
فشاری که بر من وارد میشد مانند این بود که یک بلوک بسیار بزرگ بر شانه هایم قرار دارد اما تلاش کردم تا با روبرو شدن با مشکلی که در زندگیم به شکست منتهی می شد با بزرگترین چالش بعدی سفرم مواجه شوم. با این وجود این بار یک چیزی متفاوت بود. یک انگیزه و تحرک نو در درون خودم حس میکردم…
نقد کتاب خاطرات یک بیش فعال
ملیسا هود، نویسنده کتاب خاطرات یک بیش فعال شخصی است که با به معرضِ نمایش گذاشتنِ داستان زندگیِ خودش به دیگران کمک میکند تا به اختلال نقص توجه یا بیش فعالی غلبه کنند و از این هم فراتر رفته و به جای اینکه بیش فعالی را «موقعیتی برای شکوفایی» در نظر بگیرند آن را «هدیه ای برای دیگران» تلقی کنند.
این کتاب با نگاهی متفاوت به اختلال نقص توجه به جنبه های کمتر دیده شده و حتی مثبت آن میپردازد و نشان میدهد که دستاوردهای درخشان افراد بیشفعال چطور اتفاق میافتند. افراد مبتلا به اختلال نقص توجه یا بیشفعالی سرانجام میتوانند بر تکانش گری این بیماری غلبه کنند.
وقتی مغز آنها رشد میکند و توانایی های بالقوه آنها تکامل مییابد، آنها کنترل بیشتری اعمال میکنند و مجبور نیستند دیگر تکانشی باشند. تکانشگری در دوران جوانی افراد مبتلا به اختلال نقص توجه یا بیشفعالی یک ویژگی قابل توجه محسوب میشود.
به همه ی افراد توصیه می کنیم کتاب خاطرات یک بیش فعال را بخوانند و آگاهی شان را در مورد بیش فعالی بالا ببرند.
رفت تو لیست مطالعه..البته چون صفحات زیادی ندارد احتمال داره تا همین فردا هم بخونمش