⭐💫کافه دل⭐💫

♥️پرسه های بی هدف❤️
آخرین مطالب
  • 15 Azar 03 ، 16:57 دانش جو
  • 15 Mehr 03 ، 22:54 میشه
  • 15 Mehr 03 ، 21:22 👓😎🐣
  • 16 Mordad 03 ، 09:55 جوجو و ....
  • 01 Mordad 03 ، 09:33 Didi
  • 08 Tir 03 ، 19:01 1...
  • 13 Khordad 03 ، 20:40 فرشتۀ زیبایِِ من
  • 31 Ordibehesht 03 ، 17:37 نیمه وجود
  • 28 Ordibehesht 03 ، 10:54 ۱۶ تیپ شخصیتی در تست MBTI
  • پربیننده ترین مطالب
    محبوب ترین مطالب
  • 25 Farvardin 02 ... ::))
  • 14 Esfand 01 آموخت
  • 04 Farvardin 02 پروردگارا
  • 01 Mordad 02 عام
  • 28 Bahman 01 مبعث
  • 04 Farvardin 02 مثل
  • 14 Esfand 01 قدرت تخریب
  • مطالب پربحث‌تر
  • 06 Farvardin 02 ؟؟>؟>؟!!
  • 26 Bahman 01 الان+موقت
  • 15 Farvardin 02 ی چالش دیگه
  • 25 Farvardin 02 ... ::))
  • 25 Ordibehesht 02 Happy birthday to me!
  • 13 Farvardin 02 ی چالش👌
  • 05 Ordibehesht 02 من...


  • ⭐💫کافه دل⭐💫

    خدایا شکرت :)

    آخرین نظرات
    • 24 Mehr 03، 17:52 - mr. mister بک❤
    نویسندگان


    ⭐💫کافه دل⭐💫

    ♥️پرسه های بی هدف❤️


    Wednesday, 20 Ordibehesht 1402، 09:50 PM

    معرفی کتاب خوشه‌ های خشم

    کتاب خوشه‌ های خشم نوشتهٔ جان اشتاین‌بک است که با ترجمهٔ عبدالحسین شریفیان منتشر شده است. این اثر یکی از شاهکارهای ادبیات داستانی معاصر است.

    جان فورد که از کارگردانان صاحب نام آمریکایی است در سال ۱۹۴۰ فیلمی با اقتباس از این رمان با هنرپیشگی هنری فوندا ساخت. این فیلم نیز در سال ۱۹۸۹، جزء ۲۵ فیلم اولی بود که در فهرست ملی ثبت فیلم ایالات متحده آمریکا به عنوان فیلمی فرهنگی، تاریخی ثبت شد و به جنبه‌های زیبایی‌شناسانه آن نیز توجه ویژه شد.

    درباره کتاب خوشه‌ های خشم

    جان اشتاین‌بک رمان خوشه‌ های خشم را در مدت ۵ ماه نوشت و در سال ۱۹۳۹ منتشر کرد. انتشار چاپ اول آن در امریکا و بریتانیا طوفانی برپا کرد و نارضایتی سرمایه‌داران و زمین‌داران آمریکایی را در پی داشت بااین‌وجود تا سال ۱۹۴۰ در امریکا به چاپ یازدهم رسید و در فهرست ۱۰۰ رمان برتر جهانِ مجله تایمز قرار گرفت. اشتاین‌بک یکی از ۳ غول ادبیات امریکا است که جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۶۲ و جایزه پولیتزر ۱۹۴۰ را به دست آورد.

    داستان خوشه‌ های خشم از آغاز دوره‌ٔ جدید ماشینیسم؛ زمانی که پای صنعت به زندگی کشاورزان باز شده‌ است شروع می‌شود. خانواده‌ «جود» بر اثر هجوم سایر کشاورزان خرده‌پا و کارگران کشاورزی، زمین‌های خود را در اکلاهما رها می‌کنند و به سوی سرزمین افسانه‌ای کالیفرنیا کوچ می‌کنند. آنها با کاروانی به سوی غرب راه می‌افتند و در جاده‌ها برای کار اردو می‌زنند. کم‌کم تعداد کارگران زیاد می‌شود و دستمزدها پایین می‌آید. بالاخره فقر و تنگدستی مردم باعث درگیری‌شان با پلیس و کارفرمایان می‌شود و حوادثی پیش می‌آید که خواننده باید داستان را صبورانه تا آخر بخواند و درباره‌ٔ ارزش آن‌ها به داوری بنشیند.

    داستان درست پس از آزادی مشروط تام جود از زندان مک آلستر آغاز می‌شود، جایی که او پس از محکوم شدن به قتل در دفاع از خود زندانی شده بود.

    خواندن کتاب خوشه‌ های خشم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

    این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

    درباره جان اشتاین بک

    جان اشتاین بک، یکی از مهم‌ترین چهره‌های ادبی آمریکا و یکی از نمایندگان مکتب ناتورالیسم است. او در سال ۱۹۴۰ جایزه پولیتزر و در سال ۱۹۶۲ جایزه نوبل ادبی را از آن خود کرد. اما زندگی او چگونه گذشت؟

    جان ارنست استاین‌ بک جونیور ۲۷ فوریه ۱۹۰۲ در کالیفرنیا، آمریکا به دنیا آمد. پدرش خزانه‌دار و مادرش آموزگار بود. او در دانشگاه در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرد. بعد به نیویورک رفت و روزنامه‌نگاری را آغاز کرد. مدتی بعد به کالیفرنیا بازگشت. در آنجا به کارهای مختلفی مشغول شد که او را با رنج زندگی کارگران آشنا کرد و همین باعث شد تا دربارهٔ آنان بنویسد.

    نخستین اثرش جام زرین را در سال ۱۹۲۹ نوشت. نگاه انسان‌دوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهره رنج‌کشیده خودش سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون موش‌ها و آدم‌ها و خوشه‌های خشم شد. آثار دیگر او نیز دهکده فراموش شده، ماه پنهان است، راسته کنسروسازی، اتوبوس سرگردان، مروارید، پنجشنبه شیرین، شرق بهشت، در نبردی مشکوک و خون آن‌ها قوی است، نام دارد.

    جان اشتاین‌بک در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸ در ۶۶ سالگی به دلیل بیماری قلبی در نیویورک چشم از جهان فروبست.

    درباره عبدالحسین شریفیان

    عبدالحسین شریفیان یکی از مترجمان پرکار و خوشنام ایرانی است. او در سال ۱۳۰۵ در بندر بوشهر متولد شد. دوران نوجوانی او مصادف با اشغال بندر بوشهر و سقوط رضاشاه بود. همین موضوع سبب شد تا او زبان انگلیسی را از افسران انگلیسی که بوشهر اقامت داشتند بیاموزد. در سال ۱۳۳۱ برای تحصیل به دانشگاه تهران وارد شد و نزد اساتید بزرگی مانند لطفعلی صورتگر (شاعر و نویسنده مشهور) و دکتر پرویز ناتل خانلری (ادیب و زبان‌شناس به نام ایرانی) درس خواند.

    عبدالحسین شریفیان در طول ۶۰ سال فعالیت ادبی خود آثار نویسندگان بسیاری مانند هرمان هسه، آندره ژید، سامرست موآم و ویلیام فاکنر را به فارسی ترجمه کرده است. او در مرداد ۱۳۸۸ در تهران چشم از دنیا فروبست.

    بخشی از کتاب خوشه‌های خشم

    «آخرین باران‌ها بر سرزمین سرخ و پاره‌ای از سرزمین خاکستری رنگ اکلاهما آرام فرو ریخت، ولی زمین ترک‌خورده را نشکافت. گاوآهن‌ها شیارهای جویبارها را از همه سو بریدند و دریدند. با آخرین باران‌ها، ذرت‌ها به سرعت سر برآوردند و انبوهی از علف‌های خودرو هر دو سوی جاده را فرش کردند، آن‌چنان که زمین‌های خاکستری و زمین‌های سرخ تیره، اندک‌اندک زیر پوششی سبز نهان شدند. در اواخر ماه مه رنگ از رخسار آسمان پرید و ابرهایی که از بهار تا آن هنگام، دیرگاهی بود در آن بالاها آرمیده بودند، پراکنده شدند. آفتاب داغ روز به روز و دمادم بر سر ذرت‌های نورسته می‌تابید، تا آن‌جا که خطی قهوه‌ای رنگ بر کناره‌های سرنیزه‌های سبز گسترش می‌یافت. ابرها پدیدار می‌شدند، و راهشان را می‌گرفته و می‌رفتند بی‌آن‌که بکوشند قطره‌ای باران فرو ریزند. علف‌های خودرو رنگ سبزشان را تیره‌تر کردند تا پایدار بمانند، اما بیش از این گسترش نیافتند و رشد نکردند. سطح زمین سفت شد. لایه‌ی نازک اما سختی آن را پوشاند، و چون رنگ آسمان پرید، زمین هم رنگ باخت، با رنگ زمین‌های سرخ به پشت گلی زد و زمین‌های خاکستری رنگ سفیدی گرفت.

    در شیارهایی که آب پدید آورده بود، خاک درون جویبارهای کوچک و خشک به گرد و غبار بدل می‌شد. موش‌های بیابانی و مورچه‌خورها بهمن‌های کوچک به‌وجود می‌آوردند. چون آفتاب همه‌روزه بی‌دریغ و سوزان می‌تابید، برگ‌های ذرت‌های جوان هم سختی و شق و رقی خود را اندک‌اندک از دست می‌دادند: نخست هلال‌وار خم می‌شدند، و بعد که رگه‌های میانی‌شان نیروی پایداری خود را از دست می‌داد، یک به یک مچاله می‌شدند. بعد ماه ژوئن از راه رسید، و خورشید خشمگین‌تر و سوزان‌تر تابید. خطوط قهوه‌ای رنگ روی برگ ذرت‌ها گسترده‌تر شد و به رگ‌های میانی رسید. علف‌های خودرو هرز رفتند، و به ریشه‌هایشان برگشتند. هوا رقیق بود و رنگ آسمان پریده‌تر؛ و هر روز که می‌گذشت زمین نیز رنگ‌پریده‌تر می‌شد.

    در جاده‌ها که گاری‌ها و ارابه‌ها ره می‌پوییدند، هرجا که چرخ‌ها زمین می‌ساییدند و سم اسبان زمین را می‌کوبیدند، لایه‌های زمین از جای کنده می‌شد و گرد و غبار به هوا می‌خاست. هر جنبده‌ای گرد و خاک بلند می‌کرد. پیاده‌ها گرد و خاکی به‌اندازه‌ی قامتشان و هر ارابه به بلندای یک حصار، و هر اتومبیل ابری غلیظ و بی‌جان از گرد و خاک از پشت سر به هوا می‌فرستاد. این گرد و خاک آهسته و به‌تدریج بر زمین می‌نشست.»

     

    ꜰᴀʜɪᴍᴇʜ ♪

    نظرات  (۱)

    سلام

    باید کتاب قشنگی باشه

    مرسی از معرفی کامل این کتاب 🌷🌷🌷👏👏👏

    سرتون سلامت 🙏🙏

    پاسخ:
    سلاامم
    منکه نخوندم ولی یکمش رو ک خوندم خوب بودش
    خاهش میکنمم🌷🌷🌷
    همچنین مرسی 🌷🌷🌷

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی