سگی شیری را گفت: با من کشتی بگیر! شیر سر باز زد
سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت شیر از مقابله با من میترسد!
شیر گفت سرزنش سگان را خوشتر دارم تا که شیران مرا شماتت کنند که با سگی جنگیده ام.
+از طف نایون عزیزم *-*
مرسی
سگی شیری را گفت: با من کشتی بگیر! شیر سر باز زد
سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت شیر از مقابله با من میترسد!
شیر گفت سرزنش سگان را خوشتر دارم تا که شیران مرا شماتت کنند که با سگی جنگیده ام.
+از طف نایون عزیزم *-*
مرسی
ﺑﯿﺶ ﺍﺯﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺑﺮﺍﯼ
ﻫﺪﯾﻪﺍی ﮐﻪ ﻫﺮ شب
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﻣﯿﺪ
ﺑـﻪ ما میدﻫﯽ
از ﺗﻮ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭیم
ﻫﺪﯾﻪﺍﯼ ﮐﻪ ناﻣﺶ
آرامش اسـتشبتون بخیر
پی نوشت: امشب با وجود این همه دنگ و فنگ بدش باز هم دوباره رحمت و مهربونی و لطف خدارو دیدم ک باز دوباره منو نجات داد ولی خب باز هم حالم بده و هم خوشحال
و ممنون از اونایی که امشب کنارم بودن
شبتون شیک و پر از آرامش
از یه جایی به بعدم درست کردن رابطهای که خراب شده، میشه مثل اینکه آدم بخواد فریم عینکش که کج شده رو درست کنه، درست که نمیشه و اعصاب آدم خوردتر که میشه که هیچی، عینکشم کج و کولهتر میشه فقط