⭐💫کافه دل⭐💫

♥️پرسه های بی هدف❤️

چگونه کتاب بخوانیم

ꜰᴀʜɪᴍᴇʜ ♪ 1402/8/29، 15:14

 

مشخصات کتاب

  • چگونه کتاب بخوانیم
  • نویسنده: مارتیمر جی. آدلر و چارلز لینکلن ون دورن
  • ترجمه: محمد صرّاف تهرانی
  • انتشارات: به نشر
  • تعداد صفحات: ۴۲۴

در قسمتی از ابتدای چگونه کتاب بخوانیم آمده است:

این کتاب برای کسانی به رشته تحریر درآمده است که علاقه دارند اهل مطالعه باشند یا دقیق‌تر بگوییم این کتاب مخصوص خوانندگانی است که هدف اصلی آنها کسب دانش بیشتری است.

در قمستی از پشت جلد کتاب آمده است:

نویسندگان در این کتاب تکنیک‌های کاملا مفیدی را برای رده‌بندی موضوعی کتاب‌ها، خوانش هوشمندانه متن و ارتباط سازنده خواننده با نویسنده ارائه می‌کنند و میان چهار سطح «خوانش ابتدایی، اجمالی، تحلیلی و منطقی» و «ادراک، تفکر و یادگیری» تمایز قائل می‌شوند.

محمد صرّاف تهرانی – مترجم کتاب – در مقدمه کتاب می‌گوید:

بعضی مشکلات چنان عمومیت دارند و گریبان‌گیر جامعه هستند که مردم آنها را احساس نمی‌کنند و نمی‌بینند. در حقیقت می‌بینند ولی آنها را عادی می‌پندارند و تصور می‌کنند که باید چنان باشند. از آن جمله، مسئله «خواندن» است یا بهتر بگوییم این است که مردم تصور می‌کنند می‌دانند چگونه بخوانند، در حالی که اکثرا این هنر را ندارند و خواندن آنها در حد خواندن ابتدایی است.

 

محتوای کتاب چگونه کتاب بخوانیم

همان‌طور که از اسم کتاب مشخص است، این کتاب راهنمای بهتر خواندن است. اما خواندن چه نوع کتابی؟ رمان؟ کتاب فلسفی؟ ریاضیات یا علوم تجربی؟ کتاب‌های سیاسی یا…؟ پاسخ این است:

 

چگونه کتاب بخوانیم تقریبا یک کتاب مرجع است که روی نحوه خواندن تاکید دارد. اینکه خواندن چند سطح دارد و چگونه باید خواند. و تقریبا برای هر نوع کتابی چند نکته و راهکار ارائه می‌کند.

 

چگونه کتاب بخوانیم در چهار بخش نوشته شده است:

  1. ابعاد خواندن
  2. سومین سطح خواندن، خواندن تحلیلی
  3. روش‌هایی برای انواع مختلف مطالب خواندنی
  4. اهداف نهایی خواندن

همان‌طور که اشاره کردیم این کتاب مجموعه‌ای از توصیه‌ها و راهکارها برای بهتر خواندن است. برخی از سرفصل‌های کتاب نیز چنین است:

  • کتاب‌های کاربردی را چگونه بخوانیم؟
  • آثار تخیلی را چگونه بخوانیم؟
  • کتاب‌های تاریخ را چگونه بخوانیم؟
  • علوم و ریاضیات را چگونه بخوانیم؟
  • فلسفه را چگونه بخوانیم؟
  • علوم اجتماعی را چگونه بخوانیم؟
 

تقریبا می‌توان گفت، کتاب چگونه کتاب بخوانیم تلاش می‌کند به مخاطب خواندن فعالانه را یاد دهد و اعتقاد دارد هرچه خواندن، فعالانه‌تر باشد بهتر است. به عنوان مثال کتاب اعتقاد دارد که مخاطب باید با کتاب درگیر شود و در مورد مطالب آن سوال مطرح کند و برای پیدا کردن این سوال‌ها تلاش کند.

نکته دیگری که این کتاب روی آن تاکید دارد و به تفصیل در مورد آن بحث می‌کند، سطوح خواندن است. آدلر در چگونه کتاب بخواینم ترجیح می‌دهد از سطوح مختلف خواندن به جای انواع خواندن صحبت کند. او می‌گوید خواندن ۴ سطح دارد و این سطوح به ترتیب مکمل یکدیگر هستند. به این شکل که خصوصیات اولین سطح در دومین سطح پابرجاست و دومی در سومی و الی آخر.

این چهار سطح خواندن عبارتند از:

  1. خواندن ابتدایی
  2. خواندن اجمالی
  3. خواندن تحلیلی
  4. خواندن تلفیقی یا خواندن تطبیقی 

 

درباره کتاب چگونه کتاب بخوانیم

کمتر کسی به این سوال فکر می‌کند که چگونه کتاب بخوانم!

معمولا ذهن بیشتر ما درگیر این است که باید کتاب بخوانیم و کتاب نخواندن چیز بدی است و بیشتر مشکلات ما ناشی از همین کتاب نخواندن است. اغلب ما در فکر این هستیم که آگاهی خودمان را بالا ببریم و بیشتر و بیشتر کتاب بخوانیم. همه‌ی ما فکر می‌کنیم چگونه خواندن را می‌دانیم و نیازی به یادگیری دوباره در این زمینه نداریم. موضوع ساده است: کتاب را باز می‌کنیم و شروع به خواندن می‌کنیم. و این موضوع را از همان دوران مدرسه نیز یاد گرفته‌ایم. هیچوقت آموزشی در مورد نحوه مطالعه نداشته‌ایم و همیشه این موضوع را ساده در نظر گرفته‌ایم.


اما وقتی با کتاب‌هایی مانند  صد سال تنهایی یا  خشم و هیاهو  و یا مثلا با کتاب‌های فلسفی برخورد می‌کنیم، خود به خود پی می‌بریم که کلمات را خواندن و پیش رفتن فقط باعث سردرگمی می‌شود. پی می‌بریم که باید عمیق‌تر خواند، باید هدف نویسنده را جستجو کرد، باید بین مطالبی که خوانده‌ایم ارتباط برقرار کرد، باید دلیل اتفاقات را از متن خارج کرد، باید به سوال‌هایی فکر کرد که نویسنده در کتاب تلاش دارد به آن‌ها پاسخ دهد. همین موضوعات و سوال‌هایی که ممکن است برای هر خواننده‌ای پیش بیاید موضوع کتاب چگونه کتاب بخوانیم است.

به شخصه قسمتی از کتاب که به چگونگی خواندن فلسفه می‌پرداخت را بسیار مفید و آموزنده دیدم.

 

ولی اشتباه نکنید! چگونه کتاب بخوانیم صرفا شامل نکته‌ها و راهکارهایی برای تفکر عمیق در مورد خواندن است. کتاب راهنمای خواندن است و شامل فرمول‌های مختلف برای فهمیدن مثلا کتاب‌های فلسفه و یا مثلا ریاضیات نیست.

به طور کلی پیشنهاد می‌کنم اگر در کتاب خواندن حرفه‌ای نیستید و یا در خواندن درس‌های مدرسه و دانشگاه چندان موفق عمل نمی‌کنید، این کتاب را بخوانید و از راهنمایی‌های آن استفاده کنید.

 

قسمت‌هایی از متن چگونه کتاب بخوانیم

مونتنی در مورد دو نوع جهل صحبت می کند: جهل عامیانه که پیش از تحصیل دانش وجود دارد و جهل عالمانه که بعد از کسب دانش گریبانگیر انسان می‌شود. اولی مربوط به کسانی است که اصلا بی‌سوادند و کتاب نمی‌خوانند. دومی جهل کسانی است که کتاب‌های فراوانی را بد خوانده‌اند. اینها به قول الکساندر پوپ «آدم‌های بی‌هوش و فاقد بینشی هستند که مغزهای آنها از کتاب‌هایی که بد خوانده‌اند، انباشته شده است». (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۳۰)

اگر از کتابی سوالی بپرسید، خود باید به آن پاسخ دهید. از این نظر کتاب مثل طبیعت و دنیاست. وقتی از آن سوالی می‌کنید به اندازه‌ای که خودتان تحلیل و تفکر کنید به شما پاسخ خواهد داد. (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۳۴)

برای خواندن، سرعت معینی وجود ندارد، بلکه خواندن با سرعت‌های متفاوت و دانستن اینکه چه سرعتی مناسب چه وقتی است، هدف نهایی است. خواندن بسیار سریع موفقیت‌آمیز نیست. تنها زمانی سریع‌خوانی بسیار مفید است که مطلبی را که می‌خوانید، ارزش خواندن نداشته باشد. قاعده بهتر این است که بگوییم: خواننده نباید کتاب را از آنچه که باید، و سریع‌تر از درک و کسب رضایت خاطر خود بخواند. (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۶۶)

علت به خواب رفتن مردم هنگام خواندن کتاب‌های خوب این نیست که آنها دوست ندارند برای فهمیدن آنها کوشش کنند، بلکه آن است که نمی‌دانند چگونه کوشش کنند. کتاب‌های خوب در سطحی بالاتر از ذهن شما قرار دارند و خسته‌کننده خواهند بود، مگر اینکه ذهن خود را توسعه داده و خودتان را تا سطح کتاب ارتقاء دهید. (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۷۲-۷۳)

خواندن کتاب نوعی گفت‌و‌گوست. ممکن است تصور شما کاملا برخلاف این گفته باشد؛ به این دلیل که تمام حرف‌ها را نویسنده می‌زند و خواننده چیزی برای گفتن ندارد. اگر چنین نظری داشته باشید وظیفه خود را به عنوان یک خواننده به طور کامل درک نکرده‌اید و از فرصت‌های خود استفاده نبرده‌اید.
در حقیقت، خواننده کسی است که کلام پایانی را می‌گوید. نویسنده مطالب خود را ارائه می‌دهد و بعد از او نوبت خواننده است. (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۱۷۹)

یکی از دلایلی که چرا داستان برای بشر ضروری است این است که داستان بسیارزی از نیازهای خودآگاه و ناخودآگاه را برآورده می‌سازد. اگر داستان فقط روی ذهن خودآگاه تاثیر داشت، اهمیتی مانند ارزش کتاب‌های تشریحی داشت. اما اهمیت دیگر داستان این است که روی ضمیر ناخودآگاه نیز تاثیر می‌گذارد. (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۲۷۴)

کودکان سوال‌های جالبی می‌کنند. «چرا انسان وجود دارد؟» «چرا گربه این‌گونه رفتار می‌کند؟» «اولین اسم دنیا چیست؟» «آیا خداوند برای خلق دنیا دلیل دارد؟» اینها سوالاتی است که بچه‌ها می‌پرسند. هرچند این پرسش‌ها ممکن است کاملا خردمندانه نباشد ولی حداقل نشان می‌دهد که کودکان در جست‌و‌جوی پاسخ‌های خردمندانه هستند. به قول ارسطو سرمنشاه فلسفه تعجب است. (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۳۳۵)

مهم‌ترین مسئله در خواندن آثار فلسفی کشف سوال یا سوال‌هایی است که آن اثر می‌کوشد به آنها پاسخ گوید. این سوال‌ها ممکن است به طور صریح یا تا حدی به طور ضمنی مطرح شده باشد. در هر دو صورت باید فهمید که این سوال‌ها چه هستند.  (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۳۵۳)

اگر کتاب‌هایی را که در حد ظرفیت شما هستند و آنها را به خوبی می‌فهمید بخوانید، پیشرفتی نخواهید داشت. باید به کتاب‌هایی دست بزنید که خارج از قدرت شما باشند یا همان طور که قبلا گفتیم بیش از قدرت فهم شما باشند. تنها این گونه کتاب‌ها می‌توانند فکر شما را گسترش بدهند. شما چیزی نخواهید آموخت مگر آنکه دامنه فکرتان را گسترش دهید.  (چگونه کتاب بخوانیم – صحفه ۴۱۳)

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Biography

خدایا شکرت :)